یکی از اصلیترین ضرورتهای لغو مجازات اعدام برگشتناپذیری این مجازات است. مجازات مرگ به دلیل ذات و ماهیت خود در صورت اجرا، هیچ راه بازگشتی ندارد و به همین دلیل وقوع یک اشتباه کوچک در روند قضایی کافی است که منجر به مرگ یک انسان بیگناه شود.
وقوع اشتباهات انسانی در نظامهای قضایی مبنی بر اشتباه در شناسایی مجرم اتفاقی نادر نیست و گزارشهای موثق و روشنی از تبرئه شمار قابل توجهی از زندانیان پس از محکومیت و سپریکردن مدتی از عمر خود در زندان وجود دارد.
بررسی پروندههای کیفری در نظامهای قضایی کشورهای مختلف نشان میدهند وقوع چنین اشتباهاتی رایجتر از آن چیزی است که تصور میشود و شمار قابل توجهی از زندانیان بودهاند که به اتهامات مختلف محاکمه شده و البته پس از مدتی روشن شده که اتهامات علیه آنها بیاساس بوده و آنها بیگناه هستند. در همین زمینه محکومان به حبس ابدی بودهاند که پس از چندین سال بیگناهی آنها ثابت شده و از زندان آزاد شدهاند.
روشن است که تبرئه، آزادی و جبران خسارت چنین افرادی تنها زمانی قابل انجام است که آنها در قید حیات باشند و اعمال مجازات مرگ در چنین مواردی تفاوتی با قتل عمد نداشته و به معنی مشخص مصداق مجازات بیگناهان است.