«قسامه»، یکی از ضعیفترین و ناعادلانهترین اصول اثبات جنایت در قوانین موضوعه کیفری در ایران است که به تبعیت از احکام کیفری دین اسلام همچنان مورد استفاده قرار میگیرد. به زبان ساده، قسامه تاسیسی فقهی – قانونی است برای اثبات ارتکاب جنایت (عمدی و غیر عمدی) بر جسم، در مواردی که هیچ دلیل و مستند قانونی معتبری برای اثبات ارتکاب جنایت توسط متهم وجود ندارد. از این رو شاکی (خانواده مقتول یا خود مجنی علیه) که مدعی است جنایت را متهم انجام داده است، با گردآوری دست کم ۵۰ مرد در قتل عمدی، از اقوام و آشنایان خود و ادای سوگند (قسم) تلاش میکند تا ارتکاب جنایت توسط او را اثبات کند. از منظر قانونی، «قسامه»، زمانی قابل اجرا ست که دلایل موجود در پرونده برای اثبات مجرمبودن متهم کافی نیست؛ یعنی نه شاهدی وجود دارد که شهادت دهد که متهم مرتکب جنایت شده و نه مستندات قضایی (اثر انگشت، دیانای، خون و…) مبنی بر ارتکاب فعل مجرمانه توسط متهم موجود است، اما شواهد و مدارکی وجود دارد که سبب ظن و احتمال قوی به مجرمیت متهم است. در اسپیس توییتر دادبان روز ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، به بررسی این موضوع حقوقی پرداختیم که با هم میشنویم.