Search

قانون مطبوعات و دیگر قوانین مربوط به آن، خیل عظیمی از محدودیت‌هایی که یک نشریه باید رعایت کند را پیش‌بینی کرده است. این محدودیت‌ها در بسیاری از موارد مبهم و کلی هم هستند. از جمله «عدم توهین به مقدسات»، «عدم انتشار مطلب علیه قانون اساسی»، «عدم تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع»، «عدم انتشار مطالب خلاف واقع» و  مواردی از این دست. 

موارد یادشده، باعث می‌شود که یک روزنامه‌نگار از ترس نقض این ممنوعیت‌ها، اقدام به سانسور مطالب خود کند. ترس از حبس، توقیف نشریه و مجازات‌های دیگر، خودسانسوری را به پدیده‌ای واجب برای بقای نشریه تبدیل کرده است زیرا هر لحظه ممکن است یک روزنامه‌نگار به دلیل انتشار مطالب ممنوعه که در قانون ذکر شده است، مورد مواخذه قرار گیرد. 

این ترس زمانی بیش‌تر می‌شود که دقت داشته باشیم موارد ممنوعه در قوانین ایران کلی و مبهم است. به عنوان مثال ماده ۶ قانون مطبوعات، انتشار مطالبی که «به اساس جمهوری اسلامی ضربه می‌زند» یا «تبلیغ اسراف و تبذیر یا علیه قانون اساسی» است را ممنوع کرده است. اما آیا می‌توان از اسراف و تبذیر یک تعریف حقوقی ارائه کرد؟ آیا همین ممنوعیت تبلیغ، اسراف و تبذیر دست هیئت نظارت برای برخورد با نشریه را باز نمی‌گذارد؟ 

به‌کاربردن چنین عبارت‌های کلی، بدون شک مطبوعات را با سردرگمی مواجه می‌سازد و باعث خواهد شد مطبوعات خود را با گستردگی سانسور کنند. این پدیده بدون شک اثرات منفی بسیاری با خود به همراه خواهد داشت. مطبوعات مجبور خواهند شد مسائل مملکتی را نقص و حتی بر خلاف اعتقاد خود و خلاف حقیقت منعکس کنند