Search

اساتید ماندگار حقوق ایران

امیرناصر کاتوزیان

• پدر علم حقوق ایران

• مولف کتاب‌های تحقیقی و درسی درباره علم حقوق مدرن 

• دارنده مقالات بسیاری به زبان‌های فارسی، فرانسه و انگلیسی 

• استاد محروم از تدریس برای ۱۱ سال در پی انقلاب فرهنگی

تولد: ۲ اردیبهشت ۱۳۱۰

درگذشت: ۱۱ شهریور ۱۳۹۳

بخشی از خاطرات ناصر کاتوزیان، برگرفته از کتاب «از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟»

«آقای حسن حبیبی به نمایندگی آیت‌الله خمینی به تهران آمده و مامور تهیه پیش‌نویس قانون اساسی آینده شد. پس از مدتی مشاوره و تحقیق، به این نتیجه رسیدند که جمع کوچک‌تری از نخبگان به این مهم بپردازند تا هم سریع‌تر انجام شود و هم گفت‌وگوها فنی‌تر و معقول‌تر باشد و موضوع پنهان بماند. با این هدف جمع برگزیدگان عبارت شد از: دکتر حسن حبیبی، دکتر عبدالکریم لاهیجی، دکتر جعفری لنگرودی، ابوالفتح بنی‌صدر، دکتر میناچی و نگارنده این سطور. با پیشنهاد آقای میناچی در ضلع شمالی حسینیه ارشاد و در شبستانی که محل آمد‌و‌شد مردم نبود و دور از نظرها می‌نمود، اعضای کمیسیون استقرار یافتند. 

ورود آیت‌الله خمینی به کشور به کار هیئت نیز رونق تازه بخشید و همه را امیدوارتر کرد. بدین تصور که حاصل فکرم به سود مردم جامه عمل می‌پوشد از این کار مداوم و فشرده لذت می‌بردم. تصور نمی‌کردم که از آن طرح نخستین تنها قالب‌های آماده‌ای می‌ماند که دیگران محتوای آن را رقم زنند … با خود می‌اندیشیدم شاید به پاس عمری قلم‌زدن، خداوند چنین مقدر فرموده است که پیش‌نویس قانون اساسی آینده ایران به قلم من ناچیز باشد. ولی حوادث بعدی نشان داد که چه خام‌طمع بودم. پیش‌نویس مدت‌ها بدون اقدام باقی ماند. 

گویا کمیسیون دیگری در نخست وزیری مامور مطالعه و اصلاح آن شده بود و ثمره کار همین کمیسیون، بی آنکه از ما توضیح یا مشورتی بخواهند به مجلس خبرگان تقدیم گردید. ولی در خلال این امر ناگهان نخستین پیش‌نویس با تغییر ۲۰ اصل مهم آن در روزنامه کیهان منتشر شد. این تغیرها به کلی هدف و محتوای قانون را دگرگون می‌ساخت و با آنچه در مجلس خبرگان تصویب شد، در پاره‌ای مفاهیم شباهت داشت …. در چنین اوضاعی آیت‌الله موسوی اردبیلی با تلفن به من اطلاع دادند که شما از سوی جامعه روحینیت مبارز کاندید نمایندگی مجلس خبرگان شده‌اید. گروه‌های متعدد دیگری هم مرا در زمره کاندیداهای خود آورده بودند. 

بعدها فهمیدم که در جلسه ائتلاف درباره کاندیداها، آقای دکتر حاج سید‌جوادی مرا از سوی جنبش کاندیدا کرده است. ولی در آخرین تحولات، جامعه روحیانیت مبارز جای مرا به دیگری داد و گروه‌های دیگر فعالیتی در این زمینه نکردند. بدین ترتیب این نکته هویدا شد که قطار انقلاب مسافران ویژه خود را دارد.»