اتهام «سِبِ النبی» از جمله سنگینترین عناوین کیفری در نظام حقوقی ایران است که در زمره جرایم مستوجب حد و مجازات آن مرگ است. بر اساس ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی، هر کس به پیامبر اسلام یا یکی از پیامبران بزرگ الهی چون نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهمالسلام دشنام دهد یا نسبت ناروا وارد کند، «ساب النبی» محسوب میشود و مجازات وی اعدام است. تبصره همین ماده نیز توهین به امامان شیعه و دختر پیامبر اسلام را در حکم سبالنبی دانسته و همان مجازات را برای آن مقرر کرده است.
اما تحقق این عنوان مجرمانه، همچون دیگر جرایم حدی، منوط به احراز شرایطی دقیق است. ماده ۲۶۳ قانون مجازات اسلامی تصریح میکند که تنها در صورتی میتوان فردی را «سابّ النبی» شناخت که قصد، عمد و آگاهی روشن نسبت به گفتار یا رفتار خود داشته باشد. بنابراین، در مواردی که شخص در اثر خشم، اشتباه در لفظ، بیاطلاعی از معنای واژه، یا بدون نیت اهانت سخنی بر زبان رانده باشد، رکن روانی جرم مخدوش است و عنوان سبالنبی بر او صدق نمیکند. این تمایز، یکی از مهمترین ابزارهای دفاعی وکلا در پروندههای اتهامی از این دست است.
همچنین باید توجه داشت که در صورت فقدان شرایط لازم برای تحقق جرم حدی، رفتار ارتکابی میتواند مشمول ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) شود؛ یعنی توهین به مقدسات اسلامی در صورتی که مصداق سبالنبی نباشد، ممکن است از یک تا پنج سال حبس در پی داشته باشد. این تفکیک میان «حد» و «تعزیر» در عمل میتواند مرز میان حکم مرگ و مجازات تعزیری باشد و به همین دلیل، تشخیص دقیق نوع توهین و نیت مرتکب برای دفاع موثر وکلا اهمیت حیاتی دارد.
از اینرو، وکلای جوان باید در پروندههایی با چنین اتهاماتی، نخست به رکن روانی جرم و نبود قصد آگاهانه در اهانت توجه کنند، دوم به رکن مادی یعنی ماهیت و محتوای گفتار یا رفتار مورد ادعا، و سوم به قرائن عرفی و فرهنگی که میتواند نشان دهد سخن متهم فاقد نیت توهینآمیز بوده است. مستندسازی این عناصر، میتواند تفاوتی حیاتی در سرنوشت موکل رقم بزند.




