عمده جرایم خشن، به ویژه قتل عمد و تجاوز توسط سه گروه انجام میشود: مجرمان به عادت، مجرمان حرفهای، مجرمان به لحظه، این مجرمان نه تنها احتمال مجازات را در نظر نمیگیرند، بلکه اهمیتی برای مجرمانه بودن کارشناسان قائل نیستند.
مدافعان مجازات اعدام میگویند، این مجازات به دلیل شدتی که دارد مجرمان و جنایتکاران را از ارتکاب جرم و جنایت باز میدارد. به ادعای مدافعان اعدام، مجرمان و جنایتکاران از ترس جان خود، با محاسبه مجازات احتمالیِ اعدام از ارتکاب جرم منصرف میشوند.
حال آنکه نتایج علم جرمشناسی نشان از عدم درستی و صحت این ادعا دارد. بنا بر یافتههای جرمشناسی، عمده جرایم خشن – بهویژه قتل عمد و تجاوز به عنف، که مدافعان مجازات اعدام تاثیر بازدارندگی این مجازات را برای هر دوی این جرایم ضروری میدانند) توسط سه گروه از افراد (مجرمان به عادت، مجرمان حرفهای و مجرمان به لحظه، انجام میشوند که اساسا عامل حسابگری را در ارتکاب جرم مد نظر قرار نداده و نه تنها اقدام به محاسبه مجازات احتمالی نمیکنند، بلکه از اساس حتی اهمیتی به مجرمانهبودن فعالیت خود نمیدهند.
چرا که در مجرمان به عادت، ارتکاب جرم فارغ از دلایل اجتماعی و فردی تنها رفتار معمول برای رفع نیازهای حیاتی زندگی در دنیای امروز برای آنهاست و راه دیگری به جز ارتکاب جرم برای تامین نیازهای خود نیاموختهاند. برای مجرمان حرفهای نیز اساسا قانون و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی اموری دستوپاگیر بوده و آزادی و زرنگی انسان را محدود میکنند و در نتیجه نیازی به رعایت آنها نیست. در مجرمان به لحظه نیز از آنجا که اساسا ارتکاب جرم محصول تصمیمی آنی و لحظهای ناشی از یک متحرک بیرونی است که در نتیجه تغییر شدید احساسی مثل خشم، انتقام، تنفر و حسادت ایجاد شده، اساسا فرصتی برای محاسبه میزان مجازات وجود ندارد. از این رو شکی نیست این ادعا که مجازات اعدام به دلیل شدت خود در محاسبهگری جنایتکاران برای ارتکاب جنایت موثر است و از ارتکاب جنایت جلوگیری میکند صرفا ادعایی واهی و به دور از حقیقت است.